جمهوری اسلامی پور توریکا

برنامه های رئیس جمهور اینده

جمهوری اسلامی پور توریکا

برنامه های رئیس جمهور اینده

بخش خصوصی زیر زمینی

بخش خصوصی در ایران را میتوان: به چهار دسته تقسیم کرد: اول بخش خصولتی! یعنی بخش دولتی که می خواهد: از امتیازات بخش خصوصی هم بهره مند شود! دوم بخش آویزان! یعنی بخش خصوصی که آویزان کمک های دولتی است. در واقع فقط به شرط کمک های دولتی، ادامه حیات می دهد. مانند تسهیلات بانکی با بهره کم، زمین دولتی ! مصالح دولتی ! معافیت های مالیاتی و غیره. سوم بخش اتحادیه ای یا سندیکایی که فقط بخش: خصوصی های عضو اتحادیه حق فعالیت دارند، و ما بقی غیر مجاز هستند. چهارم بخش خصوصی غیر مجاز، یا زیر زمینی که نه از امکانات دولتی استفاده می کنند، و نه از امکانات اتحادیه ها. نه بیمه هستند و نه مالیات می پردازند. حتی از پرداخت اجاره بها و دستمزد هم طفره می روند. با تحلیل هزینه یابی مشخص می شود: بخش چهارم بسیار کم هزینه بوده، و هرکس میتواند در این بخش فعال باشد. این بخش ابتدا فردی، بعد خانوادگی بعد فامیلی و محلی، تا سطح بین الملل و خارج از کشور را هم می پوشاند. مثلا شخص، بجای اینکه تا سرخیابان پول تاکسی بدهد، پیاده می رود و هزینه آن را صرفه جویی می کند. یا بجای رفتن به ارایشگاه، با تیغ خود را اصلاح می کند. گاهی این امر باعث تعطیل شدن: یک صنف هم می شود! مثلا دوش گرفتن فردی، باعث شده تا همه حمام ها و گرمابه ها قدیمی شده، و تعطیل شوند. اطو کشی در منزل باعث از بین رفتن: شغل خشکشویی و امثال آن شده است. در بعد خانوادگی، از این مقدار درآمد زایی بیشتری دارد و هزینه کمتر! مثلا پدری سر فرزندان خود را اصلاح می کند، یا آنها را به حمام خانه می برد. مادری در خانه آشپزی می کند، و هزینه های پخت و پز را تا یکدهم کاهش می دهد. در اندازه فامیلی با تشکیل صندوق محلی یا فامیلی، از مراجعه افراد به بانکها جلو گیری می کنند، یا با تشکیل تعاونی محلی(بدون اساسنامه و مجوز!) اجناس ارزان تری خرید می کنند. این کار در ابعاد کشور و یا بین المللی، نام قاچاق می گیرد. قاچاق کالا و خدمات بیش از قیمت: کالاها و خدمات رسمی است. یعنی تقریبا 40درصد اقتصاد بین المللی، یا کشوری در گرو بخش خصوصی زیر زمینی است، که تولید آن کارگاهی! و فروش آن دستفروشی است. دستفروشی در ظاهر بسیار جزئی است، که حتی قابل محاسبه هم نیست! اما اشباع بازار توسط آن انجام می گیرد. لذا بیکاری یا تعطیلی کارگاهها را، میتوان از اثرات این سیستم دانست. مثلا وقتی دستفروش ها در همه جا، به شما ماسک ارزان قیمت می دهند! لذا کسی تمایل به خرید ماسک ان90 هر یک: دانه 20دلار را نخواهد داشت. به همین سیاق می توان گفت: فقط30درصد جی ان پی در اختیار بخش خصوصی سندیکایی، 20درصد در اختیار بخش آویزان، 10درصد بخش خصولتی است. اما از نظر امکانات و درآمد، این نسبت معکوس می شود یعنی: 40درصد امکانات در دست بخش خصولتی، 30درصد در اختیار بخش آویزان،20 سندیکایی و 10درصد به زیر زمینی می رسد. به اصطلاح خودمان: آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار هیچی! بخش خصولتی همه مناقصه ها را برنده می شود! ولی 50درصد زیر قیمت، آن را به بخش آویزان می دهد. بخش آویزان هم با 50درصد سود، به بخش اتحادیه، و بالاخره با یک صدم قیمت، بخش زیر زمینی آن را اجرا می کند. لذا تا هنگامی که به بخش زیر زمینی توجه نشود، اقتصاد کشور فشل و نا امن جلوه می کند. در دنیا هم به همین شکل است. اکنون آمریکا دارای 45میلیون بیکار رسمی است، ولی آنها بیکار نیستند، بلکه با قیام برعلیه سرمایه داران، در حال پس گرفتن حقوق از دست رفته خود هستند. و بزودی عدالت را اجرا خواهند کرد.  ادامه مطلب ...