جمهوری اسلامی پور توریکا

برنامه های رئیس جمهور اینده

جمهوری اسلامی پور توریکا

برنامه های رئیس جمهور اینده

چرا ارز بالا می رود؟

با وجود اینکه به زمان انتهای واریزی های ارزی، نزدیک می شویم ولی بازار همچنان دلار بالای قیمت را تجربه می کند؟ با اینکه مسئله خیلی ساده است، ولی ان را پیچیده می کنند، که کسی متوجه نشود. بالا رفتن قیمت دلار یعنی کمبود آن در بازار، چه کسی میتواند همه این دلار ها بخرد؟ کسی جز بانکها نمی تواند این کار را بکنند. چون پول مردم در دست آنها است. حتی می توانند بدون رد و بدل کردن پول دلارها را بالا بکشند. حالا چرا اینهمه دلارها را بالا می کشند؟ در شرایط حاضر سه دلیل اساسی دارد: برخی ها می گویند دولت برای تامین بودجه، و عدم استقراض از سیستم بانکی، ارز را گران می کند تا بودجه متعادل شود. این دلیل روشن است و هیچکس نمی تواند انکار کند، که 90درصد ارز در دست دولت است و: به هر قیمتی بخواهد می فروشد، و از ردیف تسعیر نرخ ارز، بودجه را کامل می کند. این امر به دو دلیل اشتباه است: اولا صرف حقوق های نجومی، پاداش ها و وام های کلان می شود، لذا طرح های عمرانی و حقوق معلمان، همچنان بر روی زمین می ماند. ثانیا به گفته امام جعفر صادق ع، باد آورده را باد می برد. اما دلیل دوم این است که: وارد کنندگان و صادر کنندگانی که 40میلیارددلار بدهی خود را، واریز نکرده اند همه صوری هست! خود بانکها ارزها را مصرف کرده اند. حالا که مجبور به برگرداندن آن هستند، باید از فردوسی تهیه کنند و به بازار داخلی رجوع کنند. لذا معادل همان که واریز می کنند، برداشت هم می کنند. چون به دلایل تحریم، دلار نمی تواند وارد ایران شود، هیچ تاثیری بر حجم عرضه دلار ندارد. بلکه برعکس چون فاصله زمانی زیاد است در این مدت سود هم می کنند. سومین دلیل بدبینانه این است که: دولتمردان به بهانه خرید کالای اساسی، از الان دلارها را از بازار جمع می کنند. ولی برای خرید کالاهای اساسی، از بای بک استفاده کرده، این دلارها را در خارج پس انداز می کنند، تا پس از پایان دولت از این سرمایه ها استفاده، و بخش خصوصی حجیم تر از: بخش دولتی را سازمان بدهند. دلیل چهارمی هم هست که امید واریم این طور نباشد. و آن اینکه دلار ها را جمع می کنند، تا بدهی اختلاس گران را بدهند! آنها را از زندان بیرون بیاورند. از جمله کسانی که دولت شدیدا: به دنبال رفع اتهام از انها است، برادر رئیس جمهور، برادر معاون اول، دختر وزیر صمت اسبق، پسر وزیر تعاون و.. لذا میتوان گفت همه این کار ها، برای رهایی از دست قوه قضائیه است. لذا قوه قضائیه باید کاپیتولاسیون را کنار بگذارد، و از تمامی بانکهای خارجی، که اموال سرقتی ایران را نگهداری می کنند، شکایت کند تا راه نیز، برای این دزدان بسته شود. زیرا دزد و اختلاس گر، اگر عقبه در این بانکهای خارجی نداشته باشد، دست به دزدی نمی زند. چون از قدیم گفته اند: اول چاه بکن بعد منار بدزد. طایفه برون گرا! که می خواهند با دنیا تعامل داشته باشند، منظورشان جز این نیست که: پول های بی زبان را برای  افراد با زبان بفرستند. و بعد خودشان هم، دنبال پولها بروند. از زمان قاجار که خاک فروشی و امتیاز دهی، برای سفر فرنگ باب شد تا امروز 80تریلیون دلار دارایی ایران در قالب: عتیقه جات، اسکناس و طلاجات، در این بانکهای خارجی هست. که اگر قوه قضائیه تعهد به کاپیتولاسیون را کنار بگذارد و برعلیه این بانکها شکایت کند، سهم هر ایران یک میلیون دلار خواهد بود. متاسفانه، تاکنون حقوقدانان های وابسته، که همگی طرفدار این بانکها بودند، قوه قضائیه را، حتی از فکر کردن به این موضوع! منع کرده اند. آنها می گویند هر جنایتی اروپا و آمریکا می کنند،  جنایت نیست و ما نباید آنها را، انسان های بد تصور کنیم! اگر هم اشتباهی است، خودشان متوجه می شوند.

Why is the currency rising?

Despite the fact that we are approaching the end of foreign currency deposits, is the market still experiencing a high dollar price? Although the problem is very simple, but they complicate it, so that no one notices. Rising dollar price means shortage in the market, who can buy all these dollars? No one but banks can do that. Because people's money is in their hands. They can even raise dollars without exchanging money. Now why are they raising so many dollars? There are three main reasons for the current situation: Some say the government is raising the exchange rate to balance the budget in order to finance the budget, and not borrowing from the banking system. This reason is clear and no one can deny that 90% of the currency is in the hands of the government and: it sells at any price, and completes the budget from the exchange rate line. This is wrong for two reasons: first, astronomical salaries, bonuses, and large loans are spent, so development plans and teachers' salaries remain on the ground. Secondly, according to Imam Ja'far Sadegh (AS), the wind blows. But the second reason is this: importers and exporters who have not paid their $ 40 billion debt are all formal! The banks themselves have consumed the currencies. Now that they have to return it, they have to procure it from Ferdowsi and return to the domestic market. Therefore, they also withdraw the equivalent of what they deposit. Because the dollar cannot enter Iran due to sanctions, it has no effect on the supply of dollars. On the contrary, because the time interval is long, they also make a profit during this period. The third pessimistic reason is this: Government officials are already collecting dollars from the market under the pretext of buying basic goods. But to buy basic goods, they use buybacks, save these dollars abroad, to use these funds after the end of the government, and to organize the private sector, which is larger than the public sector. There is a fourth reason why we hope this is not the case. And that they collect dollars to pay the debts of the embezzlers! Get them out of jail. Among those whom the government is desperately seeking to clear the charges against them are the president's brother, the brother of the first deputy prime minister, the daughter of the former minister Samat, the son of the minister of cooperation, and so on. Therefore, the judiciary must abandon capitulation, and sue all foreign banks that keep Iran's stolen property, so that the way is closed for these thieves. Because the thief and embezzler will not steal if Aqaba is not in these foreign banks. Because it has been said for a long time: first dig a well, then steal a minaret. Extroverted tribe! They want to interact with the world, they only mean: to send dumb money to people with language. And then go after the money them. From the time of Qajar, when land sales and concessions became available for travel to Foreign, to this day, $ 80 trillion of Iranian assets in the form of antiques, banknotes and gold are in these foreign banks. If the judiciary abandons its commitment to capitulation and sues these banks, the share of each Iran will be one million dollars. Unfortunately, so far the affiliated lawyers, who were all in favor of these banks, have left the judiciary, even thinking about it! Have forbidden. They say that every crime committed by Europe and America is not a crime and we should not think of them as bad people! If it's wrong, they will find out for themselves.

لماذا ترتفع العملة؟

على الرغم من أننا نقترب من نهایة الودائع بالعملات الأجنبیة ، هل ما زال السوق یعانی من ارتفاع سعر الدولار؟ على الرغم من أن المشکلة بسیطة للغایة ، لکنها تعقدها ، بحیث لا یلاحظ أحد. ارتفاع سعر الدولار یعنی نقصا فی السوق ، من یستطیع شراء کل هذه الدولارات؟ لا أحد غیر البنوک یمکنه القیام بذلک. لأن أموال الناس فی أیدیهم. یمکنهم حتى جمع الدولارات من دون تبادل الأموال. الآن لماذا یجمعون الکثیر من الدولارات؟ هناک ثلاثة أسباب رئیسیة للوضع الحالی: یقول البعض أن الحکومة ترفع سعر الصرف لموازنة المیزانیة من أجل تمویل المیزانیة ، ولیس الاقتراض من النظام المصرفی. هذا السبب واضح ولا یمکن لأحد أن ینکر أن 90٪ من العملة فی أیدی الحکومة و: أنها تبیع بأی ثمن ، وتکمل المیزانیة من خط سعر الصرف. هذا خطأ لسببین: الأول ، إنفاق الرواتب الفلکیة ، والمکافآت ، والقروض الکبیرة ، لذلک تبقى خطط التطویر ورواتب المعلمین على أرض الواقع. ثانیاً ، بحسب الإمام جعفر صادق (ع) ، تهب الریاح. لکن السبب الثانی هو: المستوردون والمصدرون الذین لم یسددوا دیونهم البالغة 40 ملیار دولار کلها رسمیة! البنوک نفسها استهلکت العملات. الآن بعد أن عادوا ، علیهم شراؤها من فردوسی والعودة إلى السوق المحلیة. لذلک ، یسحبون أیضًا ما یودعونه. لأن الدولار لا یستطیع دخول إیران بسبب العقوبات ، لیس له تأثیر على المعروض من الدولارات. على العکس من ذلک ، لأن الفترة الزمنیة طویلة ، فإنها تحقق أیضًا ربحًا خلال هذه الفترة. السبب التشاؤمی الثالث هو: المسؤولون الحکومیون یجمعون بالفعل الدولارات من السوق بحجة شراء السلع الأساسیة. ولکن لشراء السلع الأساسیة ، یستخدمون عملیات إعادة الشراء ، ویوفرون هذه الدولارات فی الخارج ، لاستخدام هذه الأموال بعد نهایة الحکومة ، وتنظیم القطاع الخاص ، الذی هو أکبر من القطاع العام. هناک سبب رابع یحدونا الأمل فی أن الأمر لیس کذلک. وأنهم یجمعون الدولارات لسداد دیون المختلسین! أخرجهم من السجن. ومن بین من تسعى الحکومة بشدة إلى توضیح التهم الموجهة إلیهم ، شقیق الرئیس ، شقیق النائب الأول لرئیس الوزراء ، ابنة الوزیر السابق سامات ، نجل وزیر التعاون ، إلخ. لذلک ، یجب على القضاء التخلی عن الاستسلام ، ومقاضاة جمیع البنوک الأجنبیة التی تحتفظ بممتلکات إیران المسروقة ، بحیث یتم إغلاق الطریق أمام هؤلاء اللصوص. لأن اللص والمختلس لن یسرق إذا لم تکن العقبة فی هذه البنوک الأجنبیة. لأنه قیل لفترة طویلة: أول حفر بئر ، ثم سرقة مئذنة. قبیلة منفتح! إنهم یریدون التفاعل مع العالم ، فهم یقصدون فقط: إرسال أموال غبیة إلى الأشخاص الذین لدیهم لغة. ومن ثم الذهاب وراء المال بأنفسهم. من وقت قاجار ، عندما أصبحت مبیعات الأراضی والامتیازات متاحة للسفر إلى فارانج ، حتى یومنا هذا ، کانت هناک 80 تریلیون دولار من الأصول الإیرانیة فی شکل تحف وأوراق نقدیة وذهب فی هذه البنوک الأجنبیة. إذا تخلى القضاء عن التزامه بالاستسلام ومقاضاة هذه البنوک ، فإن حصة کل إیران ستکون ملیون دولار. لسوء الحظ ، حتى الآن المحامون المنتسبون ، الذین کانوا جمیعًا لصالح هذه البنوک ، ترکوا القضاء ، حتى یفکرون فیه! حرمت. یقولون أن کل جریمة ترتکبها أوروبا وأمریکا لیست جریمة ویجب ألا نفکر فیها کأشخاص سیئین! إذا کان ذلک خطأ ، فسوف یکتشفون بأنفسهم.

Warum steigt die Währung?

Hat der Markt trotz der Tatsache, dass wir uns dem Ende der Deviseneinlagen nähern, immer noch einen hohen Dollarpreis? Das Problem ist zwar sehr einfach, aber sie erschweren es, so dass niemand merkt. Steigender Dollarpreis bedeutet Marktknappheit. Wer kann all diese Dollars kaufen? Niemand außer Banken kann das tun. Weil das Geld der Leute in ihren Händen liegt. Sie können sogar Dollars sammeln, ohne Geld auszutauschen. Warum sammeln sie so viele Dollar? Es gibt drei Hauptgründe für die aktuelle Situation: Einige sagen, dass die Regierung den Wechselkurs erhöht, um den Haushalt auszugleichen, um den Haushalt zu finanzieren, und keine Kredite vom Bankensystem aufnimmt. Dieser Grund ist klar und niemand kann leugnen, dass 90% der Währung in den Händen der Regierung sind und: Sie verkauft um jeden Preis und vervollständigt das Budget über die Wechselkurslinie. Dies ist aus zwei Gründen falsch: Erstens werden astronomische Gehälter, Boni und große Kredite ausgegeben, sodass Entwicklungspläne und Lehrergehälter vor Ort bleiben. Zweitens, laut Imam Ja'far Sadegh (AS), weht der Wind den Wind. Aber der zweite Grund ist folgender: Importeure und Exporteure, die ihre Schulden in Höhe von 40 Milliarden US-Dollar nicht bezahlt haben, sind alle formell! Die Banken selbst haben die Währungen konsumiert. Jetzt, wo sie es zurückgeben müssen, müssen sie es von Ferdowsi beschaffen und auf den heimischen Markt zurückkehren. Daher ziehen sie auch den Gegenwert ihrer Einzahlung ab. Da der Dollar aufgrund von Sanktionen nicht in den Iran einreisen kann, hat dies keine Auswirkungen auf die Dollarversorgung. Im Gegenteil, weil das Zeitintervall lang ist, machen sie in diesem Zeitraum auch einen Gewinn. Der dritte pessimistische Grund ist folgender: Regierungsbeamte sammeln bereits unter dem Vorwand, Grundgüter zu kaufen, Dollars vom Markt. Aber um Grundgüter zu kaufen, verwenden sie Rückkäufe, sparen diese Dollars im Ausland, verwenden diese Mittel nach dem Ende der Regierung und organisieren den privaten Sektor, der größer ist als der öffentliche Sektor. Es gibt einen vierten Grund, warum wir hoffen, dass dies nicht der Fall ist. Und dass sie Dollar sammeln, um die Schulden der Veruntreuer zu bezahlen! Bring sie aus dem Gefängnis. Unter denen, die die Regierung verzweifelt versucht, die Anklage gegen sie zu klären, befinden sich der Bruder des Präsidenten, der Bruder des ersten stellvertretenden Premierministers, die Tochter des ehemaligen Ministers Samat, der Sohn des Ministers für Zusammenarbeit und so weiter. Daher muss die Justiz die Kapitulation aufgeben und alle ausländischen Banken verklagen, die das gestohlene Eigentum des Iran behalten, damit diesen Dieben der Weg versperrt wird. Weil der Dieb und der Veruntreuer nicht stehlen werden, wenn Aqaba nicht in diesen ausländischen Banken ist. Weil schon lange gesagt wurde: zuerst einen Brunnen graben, dann ein Minarett stehlen. Extrovertierter Stamm! Sie wollen mit der Welt interagieren, sie meinen nur: dummes Geld an Menschen mit Sprache zu senden. Und dann gehen Sie selbst nach dem Geld. Seit Qajar, als Landverkäufe und Konzessionen für Reisen nach Farang verfügbar wurden, befinden sich bis heute 80 Billionen US-Dollar iranischer Vermögenswerte in Form von Antiquitäten, Banknoten und Gold in diesen ausländischen Banken. Wenn die Justiz ihre Verpflichtung zur Kapitulation aufgibt und diese Banken verklagt, beträgt der Anteil jedes Iran eine Million Dollar. Leider haben die angeschlossenen Anwälte, die alle für diese Banken waren, die Justiz bisher verlassen und sogar darüber nachgedacht! Habe verboten. Sie sagen, dass jedes von Europa und Amerika begangene Verbrechen kein Verbrechen ist und wir sie nicht als schlechte Menschen betrachten sollten! Wenn es falsch ist, werden sie es selbst herausfinden.

 

بخش خصوصی زیر زمینی

بخش خصوصی در ایران را میتوان: به چهار دسته تقسیم کرد: اول بخش خصولتی! یعنی بخش دولتی که می خواهد: از امتیازات بخش خصوصی هم بهره مند شود! دوم بخش آویزان! یعنی بخش خصوصی که آویزان کمک های دولتی است. در واقع فقط به شرط کمک های دولتی، ادامه حیات می دهد. مانند تسهیلات بانکی با بهره کم، زمین دولتی ! مصالح دولتی ! معافیت های مالیاتی و غیره. سوم بخش اتحادیه ای یا سندیکایی که فقط بخش: خصوصی های عضو اتحادیه حق فعالیت دارند، و ما بقی غیر مجاز هستند. چهارم بخش خصوصی غیر مجاز، یا زیر زمینی که نه از امکانات دولتی استفاده می کنند، و نه از امکانات اتحادیه ها. نه بیمه هستند و نه مالیات می پردازند. حتی از پرداخت اجاره بها و دستمزد هم طفره می روند. با تحلیل هزینه یابی مشخص می شود: بخش چهارم بسیار کم هزینه بوده، و هرکس میتواند در این بخش فعال باشد. این بخش ابتدا فردی، بعد خانوادگی بعد فامیلی و محلی، تا سطح بین الملل و خارج از کشور را هم می پوشاند. مثلا شخص، بجای اینکه تا سرخیابان پول تاکسی بدهد، پیاده می رود و هزینه آن را صرفه جویی می کند. یا بجای رفتن به ارایشگاه، با تیغ خود را اصلاح می کند. گاهی این امر باعث تعطیل شدن: یک صنف هم می شود! مثلا دوش گرفتن فردی، باعث شده تا همه حمام ها و گرمابه ها قدیمی شده، و تعطیل شوند. اطو کشی در منزل باعث از بین رفتن: شغل خشکشویی و امثال آن شده است. در بعد خانوادگی، از این مقدار درآمد زایی بیشتری دارد و هزینه کمتر! مثلا پدری سر فرزندان خود را اصلاح می کند، یا آنها را به حمام خانه می برد. مادری در خانه آشپزی می کند، و هزینه های پخت و پز را تا یکدهم کاهش می دهد. در اندازه فامیلی با تشکیل صندوق محلی یا فامیلی، از مراجعه افراد به بانکها جلو گیری می کنند، یا با تشکیل تعاونی محلی(بدون اساسنامه و مجوز!) اجناس ارزان تری خرید می کنند. این کار در ابعاد کشور و یا بین المللی، نام قاچاق می گیرد. قاچاق کالا و خدمات بیش از قیمت: کالاها و خدمات رسمی است. یعنی تقریبا 40درصد اقتصاد بین المللی، یا کشوری در گرو بخش خصوصی زیر زمینی است، که تولید آن کارگاهی! و فروش آن دستفروشی است. دستفروشی در ظاهر بسیار جزئی است، که حتی قابل محاسبه هم نیست! اما اشباع بازار توسط آن انجام می گیرد. لذا بیکاری یا تعطیلی کارگاهها را، میتوان از اثرات این سیستم دانست. مثلا وقتی دستفروش ها در همه جا، به شما ماسک ارزان قیمت می دهند! لذا کسی تمایل به خرید ماسک ان90 هر یک: دانه 20دلار را نخواهد داشت. به همین سیاق می توان گفت: فقط30درصد جی ان پی در اختیار بخش خصوصی سندیکایی، 20درصد در اختیار بخش آویزان، 10درصد بخش خصولتی است. اما از نظر امکانات و درآمد، این نسبت معکوس می شود یعنی: 40درصد امکانات در دست بخش خصولتی، 30درصد در اختیار بخش آویزان،20 سندیکایی و 10درصد به زیر زمینی می رسد. به اصطلاح خودمان: آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار هیچی! بخش خصولتی همه مناقصه ها را برنده می شود! ولی 50درصد زیر قیمت، آن را به بخش آویزان می دهد. بخش آویزان هم با 50درصد سود، به بخش اتحادیه، و بالاخره با یک صدم قیمت، بخش زیر زمینی آن را اجرا می کند. لذا تا هنگامی که به بخش زیر زمینی توجه نشود، اقتصاد کشور فشل و نا امن جلوه می کند. در دنیا هم به همین شکل است. اکنون آمریکا دارای 45میلیون بیکار رسمی است، ولی آنها بیکار نیستند، بلکه با قیام برعلیه سرمایه داران، در حال پس گرفتن حقوق از دست رفته خود هستند. و بزودی عدالت را اجرا خواهند کرد.  ادامه مطلب ...

مدیریت هوشمند

علم مدیریت اشتباه بزرگی کرده است، طبق نظریات علم سکولار، همه شرایط بیرون را ثابت فرض کرده، فقط به مدیریت و تغییرات توابع آن توجه نموده. مدیریت شامل هدفگذاری،سازماندهی! استخدام و امثال اینها، در شرایطی باید صورت گیرد که: زمان صفر باشد و هیچ متغییر دیگری در ان اثر نگذارد. و این خلا، فقط در تصورات شخصی یا: در آزمایشگاههای استرلیزه است. واقعیت این است که همه چیز در حال حرکت و تغییر است. ما در دنیای نسیم ملایم، باد یا طوفان زندگی نمی کنیم، بلکه در دنیای گردبادها و گرداب ها زندگی می کنیم! فرق طوفان با گردباد، در این است که طوفان جهت و سرعت و توان مشخصی دارد! و در طول مسیر خود ثابت است. اما گردباد یا گرداب این طور نیست، بلکه تلاقی دو یا چند طوفان در یک نقطه است. به همین جهت گاهی جلو رفته و: گاهی به عقب برمی گردد! زیرا دو باد یا طوفان، در نقطه مقابل یکدیگر، با هم برخورد می کنند. هرکدام نیروی بیشتری داشت، دیگری را با خود می برد. گرداب هم حاصل دو رودخانه در جهت مخالف هم، که در یک نقطه به هم برخورد کنند. گردابی مانند سرگیجه بوجود می آید. در مورد انسان ها این وضع پیچیده تر است، یعنی مدیریت کاملا هوشمند است. به معنی اینکه مدیران چون هوشمند هستند، میتوانند هر لحظه تغییر تصمیم بدهند. لذا مانند بازی شطرنج، مدیر الف هر حرکتی کند، طرف مقابل حرکت او را مطالعه کرده، سعی می کند خنثی نماید، یا او را شکست دهد. مدیریت لحظه ای هوشمند، با مدیریت علمی قرون وسطی تفاوت دارد. لذا می بینیم که کرونا شناخته نمی شود. هربار که دانشمندان او را می شناسند، و برایش نسخه می نویسند به شکل جدیدی، آن نسخه را باطل کرده و قوی تر ظاهر می شود. در مواردی دستورالعمل معکوس هم تجویز می کنند. مثلا ما در مورد ماسک تاکید می کنیم! آنها ماسک های آلوده به بازار می دهند. که خود ماسک، عامل انتقال بیماری می شود. آمار نشان می دهد که هرجا ماسک بیشتر مصرف شده، کرونا بیشتر بوده است. از روز اول هم بهداشت جهانی، ماسک را پیشنهاد داد! اما فقط ماسک هایی که از چین وارد شود، یا از فرانسه! زیرا ماسک های دیگر آلوده نبودند. با همین ماسک ها، ویروس پخش می شد. بعد که برخی کشورها خودشان، ماسک تولید کردند، دستگاه تست کرونای آلوده، به آنها دادند. یعنی به عنوان تست، ویروس را دربین مردم پخش می کردند. بطوریکه مسئولان ستاد کرونا، رفتار متناقض ویروس را می دیدند، ولی توجیهی برای آن نداشتند: هرجا ماسک نرفته بود کرونا هم نرفته بود! در موضوع اعتیاد هم این طور است: یعنی فکر می کنند تمام شرایط ثابت است، و فقط ایران باید جوانان خود را، از خطر اعتیاد حفظ کند . درحالیکه همین دغدغه، در دستور کار دشمنان است: منتهی بر عکس آن. یعنی آنها رصد می کنند که: ما چه کاری می خواهیم بکنیم، بلافاصله بدل آن را می زنند. اگر ما بگوییم که سیگار دروازه اعتیاد است. آنها تبلیغ می کنند که: سیگار اصلا اعتیاد نیست! بلکه اعتبار افزایی برای جوانان است. اگر ما بخواهیم جوانان را، از دوستان بد جدا کنیم! آنها می گویند پدر و مادر ها با دوستان: فرزندانش مشکل دارد. لذا باید دانست که شیطان، همیشه در کمین است، تا برای توجیهات ما را کمک کند. او هوشمند است. یعنی مانند زمان های قبل عمل نمی کند، بلکه برعکس هر حیله را یکبار بیشتر، به انسان نمی زند. اگر بار اول کسی با یک بفرما، معتاد شد، برای بار دوم به او می گوید: دوای درد کرونا! اعتیاد است. دفعه بعد به او می گوید: درمان تنهایی اعتیاد است. لذا مدیریت اسلامی باید برمبنای هوشمندی و توکل بر خدا اداره شود، تا نقشه های دشمن (شیطان) را متوجه شده خنثی کند.  ادامه مطلب ...

نابودگران تولید حلقه مفقوده فساد

در حالیکه جهش تولید اتفاق افتاده، و در همه مواد ذخیره کافی است، ولی اجناس همپای افزایش تولید، گرانتر شده اند! علت چیست؟ چرا برخلاف قانون عرضه و تقاضا، هرچه تولید بیشتر و از حد اشباع هم می گذرد، باز هم قیمت ها راه خود را می روند؟ این زنجیره پاره شده، یا حلقه مفقوده کدام است؟ مجوز های صادره وزارت صمت، کارخانه های در حال تولید، همگی از بالا بودن ظرفیت ها، و تولید بیش از نیاز کشور می گویند. در مجوز های جدید نگرش صادرات هم لازم است، یعنی تولیدات جدید نباید امید به بازار داخلی داشته باشند! بلکه باید راه خود را در انسوی مرزها پیدا کنند. پس چطور می شود که کالاها گرانتر می شود، بهره بانکها هم بیشتر؟ باید گفت موریانه های فسادی وجود دارند، که به چشم نمی آیند. یا خود را از چشم ها پنهان کرده اند. که باید آنها را نابود گر تولید نام برد. هدف آنها یک ضرب المثل ساده است: سرم را بشکن! ولی نرخم را نشکن. آنها حاضرند همه کار بکنند، تا نرخ پایین نیاید. نابودگران تولید طی سه مرحله، عملیات خرابکارانه خود را اعمال می کنند. اولین آن نابودی مستقیم تولید است، که بخشی از ان در کشتن: جوجه های یک روزه رسانه ای شد. آنها حاضر نشدند این جوجه ها را به مردم فقیر بدهند، که آنها خودشان در خانه مرغ تولید کنند. بلکه همه را به دور از چشم مردم در کانال های آب ریختند، تا خفه شوند و کسی متوجه نشود! با همین شگرد، در ستاد تنظیم بازار توانسته اند گوشت مرغ را، چند برابر به تصویب برسانند. این روال عادی در همه تولیدات است. نابودگران تولید با این روش، تولیدات اضافی را از بین می برند، تا تنظیم بازار به هم نخورد! و قیمت ها کاهش نیابد. یعنی سرشان را می شکنند، تا نرخشان نشکند! پس خیال خام است که با وجود اینها، دم از رونق تولید، یا جهش تولید زدن. چون مانند باغبانی ایستاده اند، تا برگهای اضافی را حرس کنند. مرحله دوم آنها دپو کردن است، که به سه طریق صورت می گیرد: تا وارد بازار نشود. اول انبار در شرکت تولید کننده(مانند خودروسازان)به: بهانه های مختلف. دوم احتکار در انبار های خصوصی، برای گرانتر شدن! سوم رسوب در انبار های دولتی، مانند گمرکات به بهانه ترخیص و غیره. مرحله سوم مبارزه با تولید در مراحل مختلف، تحت عنوان رقابت و غیره. که اینهم از سه طریق انجام می شود. ابتدا رشوه دادن به مراکز دولتی، تا مجوز جدید صادر نشود. دوم منصرف کردن تولید کننده، به بهانه زیاد بودن دست! سوم مصادره کردن یا خواباندن سوله ها، از طریق بانکها و مقامات قضایی. لذا این حلقه مفقوده که گاهی به مافیای آن صنعت! مانند مافیای گوشت و مرغ، یاد می شود و گاهی بنام سلطان مانند: سلطان سکه و دلار گفته می شود، محصول تفکر حاکمیت شرکتی است. که در واقع سود خود، یا شرکت خود را بر سود جامعه ترجیح می دهند. حاکمیت شرکتی، فرد گرایی است. یعنی شرکت در مقابل اجتماع است: اهداف سازمانی در تضاد با اهداف اجتماعی است. زیرا سود مردم با سود شرکت متباین است. اگر سود شرکت را می خواهند، باید کالا را گران بفروشند، یا دستمزد کارگر را کم بدهند، که هر دو یعنی کاهش قدرت خرید مردم، و کوچکتر شدن سفره آنان. وقتی در دانشکده ها مدیرانی پرورش می دهند، که با تفکر امپریالیستی و حاکمیت شرکتی بزرگ می شوند، انتظار مسئولیت اجتماعی از انها یعنی پشت پا زدن به تمام تئوریها! حتی  سود مدیران هم درمقابل سود شرکت است. مدیرانی دستمزد بالاتر می گیرند، که اعمال حاکمیت شرکتی بیشتری داشته باشند. لذا هرچه کالا را گرانتر بفروشند، یا دستمزد کارگران را کمتر بدهند، سودشخصی آنها بیشتر می شود. پس ریشه فساد در تئوریهای درسی است. 

ادامه مطلب ...

پیش بینی های تریبونی!

وحشت آفرینی با تریبون، راز ماندگاری برخی از افراد، در پستهای خودشان اعلام شده! کسانی که تریبون در دست دارند همیشه می گویند: اگر کسی بعد از ما بیاید همه چیز را نابود می کند! برخی ها، مصوبات مجلس را هزینه تراشی برای مجلس بعد، و عملکرد دولت را هم، مین گذاری کشور برای دولت آتی می دانند. این پیش بینی ها علیرغم اینکه بدون سند و مدرک است، ولی جای خود را در جامعه باز می کند. در حالیکه میتوان با بحث علمی، راز آن را برملا کرد، ولی کو گوش شنوا؟ زیرا که تریبونها، نشان ماندگاری ابدی با خود دارد. مثلا وقتی گفته می شود: در پاییز آینده کرونای سخت تری در پیش داریم، باید استدلال یا روشهای علمی، و منابع این اظهار نظرها را اعلام کرد. اگر فقط به تریبون و یا تریبون ها استناد کنیم، معلوم است که دروغ بوده، پروپاگاندی و تبلیغاتی می باشد. زیرا گوبلز معاون تبلیغات هیتلر گفته: دروغ را چنان بزرگ و محکم بگویید که هیچ کس شک نکند!   ادامه مطلب ...